صوفیان و دراویش ادعای کرامت می کنند! آنها می گویند همان گونه که علی (ع) کرامت داشت ما نیز داریم ، همان گونه که علی(ع) کرامت را بدست آورده بود ما نیز بدست آورده ایم!
ما برای بدست آوردن این موهبت الهی سالهای متوالی از عمر گرانبهاء خود رابا ریاضت و گوشه نشینی سپری کرده ایم و از دنیا و دنیائیان فاصله گرفته ایم !
من میگم علی برای بدست آوردن کرامت از دنیا فاصله گرفت ولی از مردم دنیا فا صله نگرفت . علی برای بدست آوردن کرامت با دنیا جنگید واز دنیا فرار نکرد !
کرامتی که با گوشه نشینی و فرار از دنیا بدست می آید بهایی نه ارزد برای بدست آوردن کرامت واقعی باید در متن اجتماع بود باید با دنیا جنگید !
از دیگر سو علی (ع) هیچگاه ادعای کرامت نکرد . ائمه هم هیچگاه ادعای کرامت نکردند . در حدیث است روزی شخصی نزد امام حسن (ع) آمد و وی را با سخن نا سزا مورد خطاب قرار داد ! امام به او فرمود:آیااز من بدی دیده ای ؟ آیا از پدرم بدی دیده ای؟ ماکه جزبرای نگه داری و حفاظت و جلوگیری از بدعت گزاری در دین مبین کاری انجام نداده ایم !! آیا حسن(ع) نمیدانست منظور آن مرد چیست؟
شگفتا!شگفتا!شگفتاکه صوفیان اگر کسی بر خلاف وفق مراد آنان سخنی بگوید کرامت او خود را به رخ او می کشند!! مثلاً این گونه جواب می دهند: با من بودی الان که از خانه اومدی سر راه فقیری رو دیدی و به اون کمک نکردی !می خوای بگم تو جیبت چی داری حالت رو بگیرم؟!! این یعنی ولخرجی کرامت .
اون وقته که اونکسی که در مقابل این رفتار قرار میگیره اگه با این افکار آشنایی نداشته باشه ، مجذوب این فرقه ضاله می شه و به مریدی صوفیان در میاد و یک گام دیگه از امام زمان (عج) فاصله میگیره و در این لحظه امام زمان گوشه ای ایستاده این اتفاق را می بینه و هی به سر خودش میزنه وهی میگه واویلا واویلا مگر من چه کمیی در حق تو گذاشته بودم ، مگر من چه کرده بودم که از من اینگونه فاصله گرفتی؟!
یابن العسگری!ما شیعیان را از گرفتاری در باتلاق فرق ضاله برهان.